امروز ۳۰ آبان بود؛ روز جهانی تلویزیون. روز جعبهی جادو که جادویش هنوز و با وجود رقبای قدرتمندی مثل موبایلها تمام نشده.
تلویزیون شاید عنصر ثابت همه خانهها باشد. در اواسط جامجهانی گذشته، وقتی مردم تصاویر شادیشان را برای برنامههای تلویزیونی میفرستادند، متوجه شدم حتی در خانههای کلوخی و روستایی هم تلویزیونیهای وایدی وجود دارد با ۴۰ ۵۰ اینچ بزرگی.
تلویزیون هنوز که هنوز است کارکرد خود را حفظ کرده. سیمای ملی یا ماهواره فرقی ندارد، مهم این است که هنوز تلویزیون دیده میشود. مردم به مدد اینترنت و نبود پروانه نمایش برای فیلمهای خارجی، فیلمهای سینمایی روز جهان را در تلویزیون خانهشان میبینند.
مادربزرگم تعریف میکند که وقتی تلویزیون تازه به شهرشان آمده بود، مردم سنتی آن را پس میزدند. میگفتند چیزهای شیطانی نشان میدهد. وقتی مجری اخبار روی تصویر ظاهر میشد، مادربزرگم و بقیه زنهای فامیل، روسری به سر میکردند تا غریبهای آنها را نبیند. تلویزیون در آن سالها قدرت دیدن نداشت ولی راستش را بخواهید نسل جدید تلویزیونها هم میبینند و هم میشنوند.
تلویزیون چیز عجیبیست. انقدر عجیب که بعد از این همه سال جایش را در خانهها حفظ کرده؛ درست در وسط هال.
اولین نفری باشید که نظر می دهد.