وقتی برنامه نود دست روی ماجرای سحر و جادو در فوتبال گذاشت، همه شوكه شدند. مخصوصا وقتی عادل فردوسی پور ارتباطی تلفنی برقرار كرد با یكی از مسوولان برگزاری بازی كه از این ماجرا دفاع می كرد. شاید خیلی ها باورشان نمی شد. شاید خیلی ها نمی خواستند باور كنند در سال ٢٠١٧ میلادی هم چنین چیزهایی وجود داشته باشد. با این همه اهالی فوتبال بعید است شوكه شده باشند. اهالی فوتبال سال هاست كه می دانند این ماجرا در فوتبال ایران چقدر جدی است. اینكه آیا نتیجه می دهد یا نه را باید از اهلش پرسید اما مساله این است كه ماجرای جادوگری در فوتبال اصلا پنهان نیست. آشكار است و خیلی ها با آن خواسته یا ناخواسته رو به رو شده اند. این ماجرا البته فقط مختص به فوتبال ایران نیست. دو سال پیش كه لسترسیتی قهرمان لیگ برتر انگلیس شد، برخی از رسانه های سطح پایین انگلیسی شروع كردند به انتشار شایعاتی مبنی بر طلسم كردن رقبا توسط لستری ها. سایت های رسمی تر البته نظر دیگری داشتند و یك دلیل غیرعادی دیگر را عامل موفقیت لستر می دانستند. آنها می گفتند مالك باشگاه بودایی است و موفق شده بودایی های زیادی را طرفدار این تیم كند. اگر در گوگل سرچ كنید عكس های زیادی می بینید از حضور راهبه های بودایی در رختكن لسترسیتی. آنها البته می گفتند با حضورشان در رختكن این تیم قصد جادو ندارند و فقط می خواهند بازیكنان را از نظر روحی آماده كنند ولی به هر حال رسانه های انگلیسی این را یك ماجرای معنوی می دانستند در راه قهرمانی لسترسیتی. در آفریقا البته وضعیت جدی تر است. در لیگ رواندا چندی پیش بازیكنی پیدا شد كه بعد از اینكه توپ را به دروازه رقیب زد، رفت به سمت تیرك و چیزی به آن تیرك كشید. مشخص شد ماجرا به جادوگری ربط دارد و قرار شد چیزی نزدیك به ١٠٠ پوند انگلیس جریمه اش كنند. اما چرا در فوتبال اینقدر به این جور مسائل توجه می شود؟ چرا ورزش های دیگر تا بدین حد آلوده این مسائل نشده اند؟ جوابش سخت نیست. در فوتبال شانس تا حد زیادی روی عملكرد تیم ها تاثیر دارد. هیچ موقعیت مسلم گلزنی وجود ندارد كه حتما گل شود. هیچ تمرینی وجود ندارد كه بزرگ ترین فوتبالیست های دنیا را هم طوری بار بیاورد كه مثلا پنالتی شان را خراب نكنند. حتی قرعه تیم ها هم می تواند مسیر قهرمانی شان را تغییر دهد و همه اینها به عاملی به نام شانس و احتمال بستگی دارد. هرجا هم حرف از شانس و احتمال باشد، خرافات و سحر و جادو پا می گیرند.
این یادداشت در روزنامه اعتماد مورخ 30 آبان 96 به چاپ رسیده.
اولین نفری باشید که نظر می دهد.