تا به حال فکر کردهاید اگر گوشی موبایلتان دست یکی از نزدیکانتان بیفتد چه میشود؟ مثلا دست همکارتان که بعضا در تلگرام با دیگر همکارانتان به سخرهاش میگیرید. یا دست مادرتان، وقتی که قرار است دوستدخترتان به شما شب بخیر بگوید. یا بدتر از همه دست همسرتان، اگر احیانا ریگی به کفشتان دارید یا هنوز با دوستهای قدیمتان سلام و علیک میکنید و با غریبهها در اینترنت چت.
بیایید رو راست باشیم. بالاخره هرکدام از ما رازی داریم که نمیخواهیم همه و بیشتر از همه، برخی نزدیکانمان بدانند. مثلا ما حاضریم برخی چیزهای خیلی خیلی خصوصی را به دوستانمان بگوییم اما به خانوادهمان(پدر و مادر یا همسر) نه. بحث فقط تعهد و تاهل نیست. مثلا پسری که سیگار میکشد و خانوادهاش در جریان نیستند، هیچوقت دوست ندارد پیام رفیقش که به او گفته «سیگارت در ماشینم جا مانده» را پدرش باز کند.
یا زنی که میخواهد عمل زیبایی انجام دهد خیلی تمایلی ندارد آنرا بین فک و فامیل و رفقا جار بزند. در نتیجه هرگز دوست ندارد وقتی دکترش به او زنگ زده تا وقت عمل را باهم فیکس کنند، صدای دکتر را روی اسپیکر بگذارد و همه نزدیکانش باخبر شوند.
میبینید؟ خیلی وقتها قرار نیست کار بدی انجام دهیم اما خب؛ نمیخواهیم هم هرکسی بداند. درواقع بیشتر وقتها ما حاضریم چنین رازهای کوچک(و بعضا بزرگی) را به غریبهها بگوییم اما به خانواده و رفقایمان نه.
فیلم «پرفکت استرنجرز» ساخته کشور ایتالیا دقیقا در همین مورد است. یک جمع دوستانهی ۷نفره(۳ زوج و یک پسر که بنا به دلایلی که بعدا مشخص میشود پارتنرش را نیاورده)، برای شام قرار گذاشتهاند. در ظاهر همه با هم خوب هستند اما وقتی به پیشنهاد یکی از دوستان قرار میشود همه موبایلشان را روی میز بگذارند و هر مسیج یا تماسی را باهم به اشتراک بگذارند، همه چیز میریزد بهم…
فیلم آشکارا غیرهالیوودیست. نه خبری از جلوههای ویژه وجود دارد و نه لوکیشنهای پرهزینه و بزرگ. فقط دیالوگ و داستان خوب است که شما را تا انتها نگه میدارد. و البته بازیهای فوقالعاده بازیگران ایتالیایی. رازها یکی یکی برملا میشود و دوستانی که فکر میکنند خیلی همدیگر را میشناسند، متوجه میشوند که هیچ شناختی از یکدیگر ندارند. حتی زوجها هم همدیگر را آنطور که باید و شاید نمیشناسند و همه اینها با چند مسیج و تماس برملا میشود.
گوشیهای ما فعلا رازدارترین اطرافیانِ ما هستند. آنها از همه چیز خبر دارند. از رازهای مگوی ما. تیک و تاکهایمان با این و آن. از حرفهایی که پشت سرهم میزنیم. از اسکرینشاتهایی که به منظور خراب کردن دوستانمان میگیریم. از قرار و مدارهای عاشقانه یا مخزدنهای شبانه. از چیزهایی که هرگز دوستنداریم در فضای مجازی منتشر کنیم.
شاید « يَوْمَ تبْلَى السَّرَائِرُ/روزی که رازها فاش میشود» که قران در آیه ۹ سوره الطارق نویدش را میدهد، همان روزی باشد که گوشیهایمان زبان به سخن گشودهاند…
این مطلب دو سال پیش برای اولین بار در اینستاگرامم منتشر شد
اولین نفری باشید که نظر می دهد.