سال ۱۴۰۳ تمام شد. اتفاقات عجیبی داشت. روزهای پرحادثهای داشت. حتی روزهایی غیرقابل پیشبینی داشت ولی در نهایت پایانبندیاش تکراری بود. دلار گرانتر شد، تورم بیشتر و پیشبینیها برای سال بعد منفیتر. در ورزش هم اوضاع خیلی فرقی نداشت. تاج دوباره رییس فدراسیون فوتبال شد. انگار او بیشتر از همه عاشق دیالوگ آن مجری شده که خطاب به مهمانش میگفت: «تکرارش کن».
تیم ملی هم صعودش به جامجهانی را قطعی کرد ولی کمترکسی به درخشش تیم امیر قلعهنویی در آمریکا امیدوار است؛ یک ماجرای تکراری دیگر!
در رقابتهای باشگاهی هم چیز جدیدی وجود نداشت. اگر امسال اصلا فوتبال داخلی را دنبال نکردید هم چیز خاصی را از دست ندادید؛ رقابتهای باشگاهی پر از حاشیه بود. پر از دعوا و بیانیه. واقعا کار تدوینگرانی که میخواهند خلاصه بازی از برخی مسابقات لیگ برتر در بیاورند خستهکننده و طاقتفرساست. باید سختی کار بگیرند. تیمهای ما در آسیا همگی حذف شدند. فرقی نداشت در لیگ نخبگان باشند یا لیگ قهرمانان آسیا. فرقی نداشت پرسپولیس باشند یا استقلال و تراکتور و سپاهان.
فرقی نداشت رقیب عربستانی باشد یا از دیگر کشورها. فوتبال باشگاخی ما خیلی وقت است حرف خاصی برای گفتن ندارد. واقعیتش عجیبتر از باخت مقابل النصر و الهلال، تعجب از باخت به آنهاست.
بعضیها بعد از حذف استقلال و پرسپولیس طوری مرثیهثرایی میکنند که گویی قرار بوده عربستانیهای سرمایهگذاری کنند و تیمهای ایرانی نتیجه بگیرند!
اگر ما موفق به حذف آنها میشدیم باید تعجب میکردیم. اگر تیمهای ایرانی برنده میشدند باید از لفظ «فاجعه» برای تیم بازنده استفاده میکردیم.
بله! در فوتبال قرار نیست همیشه تیم بهتر، تیم با برنامهتر، تیم ثروتمندتر، تیم پرستارهتر پیروز شود. ولی یادتان نرود که باخت تیمهای بهتر و بابرنامهتر و…. درواقع گهگداری رخ میدهد و استثنا محسوب میشود. پیروزیشان همیشگی نیست ولی در بلند مدت قطعی بنظر میرسد.
کاش در سال ۱۴۰۴ همهچیز برعکس شود. کاش شرایط بهگونهای رقم بخورد که پیروزی ما در بلندمدت قطعی بنظر برسد. فعلا از این شرایط دور هستیم ولی آدمیم و به قول قدیمیها: آدمیزاد با امید زنده است!
اولین نفری باشید که نظر می دهد.