ماجرای دکل مخابراتی

هفته پیش، یه روز عصر دراز کشیده بودم که دیدم روی کوه مشرف به اتاق خواب داره یه موشک آماده پرتاب میشه. البته این تصور احتمالا از اونجایی اومد توی ذهنم که همون موقع داشتم اخبار منطقه رو رصد می‌کردم. بعد به این فکر کردم که اگه آمریکایی بودم احتمالا با دیدن این صحنه اولین چیزی که به ذهنم می‌رسید این بود که آدم فضایی‌ها به کره زمین حمله کردن ولی خب من در تهران بودم و ایرانسل داشت دکل جدیدش رو صاف جلوی ساختمون ما علم می‌کرد.

چند روزی البته طول کشید تا بفهمیم ماجرا واقعا چیه. هر روز عصر یه تیکه به این دکل بلندقامت اضافه می‌شد و آخرسر مشخص شد که «بله؛ واقعا دکل مخابراتیه».

خب می‌دونید اینجور وقت‌ها آدم اولین چیزی که میاد توی ذهنش اینه: «سلام میگرن». نمی‌دونم این چقدر واقعیه یا نه ولی خب وقتی میگن گذاشتن موبایل بالای سر می‌تونه سردردآفرین باشه، ان دکل به این بزرگی که حتما یه تاثیراتی داره.

امروز همسایه‌ها تصمیم گرفتن جمع شن و شکایت‌شون رو صورت‌جلسه کنن. اصطلاحا ممانعت مردمی برای تکمیل‌پروژه ایجاد کنن.

اول مسوول پارکی که توش این دکل برپا شده اومد. معلوم نیست چرا حداقل کمی بالاتر و وسط پارک این غول بی‌شاخ و دم رو نصب نکردن. البته خود این دوست‌مون می‌گفت دست من نیست و ما در جانمایی شرکت نداشتیم. بعد گفت خودمم شاکی هستم چون به بدترین شکل ممکن پروژه رو بردن جلو و این قسمت از پارک رو با سیمانی که ریختن خراب کردن.

بعد پیمانکار نصب اومد. که اول خیلی شاکی بود. می‌گفت یه چیزی خوندید و سواد ندارید و اصلا این دکل تا ۱۰۰ متری به کسی تشعشع نمی‌زنه و امواجش مثل چتر می‌مونه و چه و چه و چه. بعد یکی از همسایه‌ها بهش سایت شرکت مخابرات و زیرساخت رو نشون داد که آقا تو خود این سایت نوشته که این دکل‌ها باید حداقل ۴۰۰ متر با منازل مسکونی فاصله داشته باشن.

دوست‌مون کمی آروم شد و گفت این توضیح‌شون علمی نیست ولی این قانون رو گذاشتن تا مردم شاکی نشن.

صحنه جالبی بود. یه لحظه همه به خودمون نگاه کردیم تا مطمئن بشیم مردم هستیم یا نه. بعد که مطمئن شدیم، بهش گفتیم خب الان ما مردم شاکی شدیم دیگه.

گفت بله درسته. سیگارش رو روشن کرد و گفت به بالادستی‌ها میگم. شاید بشه بردش بالاتر. ما خودمون هم مردمی هستیم بخدا.

حالا نمی‌دونم چی میشه. همسایه‌ها که خیلی‌هاشون رو برای اولین بار می‌دیدم و از این جهت «عدو شده بود سبب خیر» هم برای سلامتی‌شون نگران بودن و هم قیمت آپارتمان‌شون. حق هم داشتن. خود من شاید اگر چندسال پیش این دکل رو تو کوچه می‌دیدم، خونه رو اجاره نمی‌کردم…

اولین نفری باشید که نظر می دهد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *