داستان روزهای پایانی سلطان فوتبال

کریستیانو رونالدو با پیوستنش به باشگاه النصر جهان را شوکه کرد. از مدت‌ها قبل خبر رفتن او به لیگ عربستان شنیده می‌شد اما همه آن را شایعه‌ای زرد می‌دانستند. درست مثل روزهایی که خبر رفتن کریس به یوونتوس شنیده می‌شد. او چند هفته پیش از خبر انتقالش به باشگاه ایتالیایی، آن برگردان زیبا که کمتر نمونه‌اش دیده شده بود را به جی‌جی بوفون زده بود و به ناگاه هم‌تیمی بوفون در یوونتوس شد.

با این همه خبر رفتن رونالدو به النصر از آن ماجرا هم عجیب‌تر بود. او حالا بیشترین حقوق یک ورزشکار در تاریخ را می‌گیرد. سالی ۲۰۰ میلیون دلار. یک سوم این مبلغ را برای بازی در النصر می‌گیرد و مابقی را برای استفاده‌های تبلیغاتی که النصر قرار است از حضور رونالدو در عربستان انجام دهد.

جهان یک بار دیگر هم از انتقال بازیکنی به بزرگی رونالدو به تیمی ناشناخته متحیر شده بود. رونالدو در شرایطی قراردادش را با النصر امضا کرد که ۲۴ ساعت قبل از آن پله، اولین سلبریتی دنیای فوتبال دار فانی را وداع گفته بود. جالب اینجاست که پله هم درست مثل رونالدو فوتبالش را در جایی به پایان رساند که هیچ‌کس فکرش را نمی‌کرد؛ کاسموس نیویورک!

پله داستان حضورش در لیگ فوتبال امریکا که آن موقع هنوز حتی MLS هم نام نداشت را در کتاب «چرا فوتبال مهم است» به خوبی تعریف کرده.
امریکایی‌ها تا به حال چندین و چند پروژه برای محبوب کردن فوتبال در کشورشان پیاده کرده‌اند. یک بار قبل از حضور پله. یک بار با آمدن پله به کاسموس. بعدها با راه انداختن لیگ MLS و در دهه گذشته با بردن بازیکنان بسیاری از اروپا به امریکا. فوتبال در امریکا به وضوح نسبت به ۶۰ سال پیش محبوب‌تر شده ولی هنوز نتوانسته تنه به تنه ورزش‌های محبوب‌تری مثل بیسبال، بسکتبال، فوتبال امریکایی و هاکی روی یخ بزند. به غیر از یک بار! سالی که پله به لیگ امریکا رفت.

پله تعریف می‌کند که بعد از جام جهانی ۱۹۷۰ که تبدیل به اولین -و فعلاً تنها- بازیکنی شد که سه بار جام جهانی را برده، بارها از سوی یک مدیر انگلیسی که در امریکا کار می‌کرده با پیشنهاد رفتن به نیویورک و بازی در تیم این شهر مواجه بوده. او هیچ‌وقت این پیشنهاد را قبول نکرد. آن موقع‌ها بر عکس این روزها برای یک برزیلی افت داشت که فوتبالش را در خارج از کشور ادامه دهد. پله از ابتدا در باشگاه سانتوس بود. بارها با پیشنهاد تیم‌های میلان و رئال روبه‌رو شد. یا حداقل شایعه علاقه باشگاه‌های بزرگ اروپایی به خرید او وجود داشت اما خود پله می‌گوید هیچ‌وقت دوست نداشته از کشور خارج شود. او عاشق لوبیاپلوی مادرش بود. عاشق زندگی خانوادگی‌اش در سانتوس و البته یادتان نرود که لیگ برزیل در آن سال‌ها شاید بهترین لیگ دنیا بود. استعدادهای برزیلی که بهترین تیم ملی همه دوران (برزیل ۱۹۷۰) را تشکیل می‌دادند همه در برزیل به میدان می‌رفتند.

 

پله اما عاقبت قبول کرد به نیویورک برود. آن هم وقتی یک سال از بانشستگی‌اش می‌گذشت. او در سال ۱۹۷۴ در حالی که قبول نکرده بود برای برزیل در جام جهانی بازی کند، آخرین بازی‌اش را برای سانتوس انجام داد و کفش‌هایش را آویخت. خودش می‌گوید اما یک سال بعد متوجه شد نه تنها بعد از آن همه درخشش و افتخار میلیونر نشده که به دلیل اشتباهاتش در سرمایه‌گذاری و اعتماد به آدم‌های اشتباه، میلیون‌ها دلار هم بدهکار بود. پس عاقبت بعد از بارها نه گفتن به امریکایی‌ها پیشنهاد آنها را قبول کرد. قرار شد سالی یک میلیون دلار بگیرد که تا آن روز هیچ فوتبالیستی به این رقم نرسیده بود. پله البته در کتابش نوشته این انتقال فقط به خاطر پول انجام نشد. امریکایی‌ها به او گفته بودند با آمدنش به آن کشور می‌تواند یک ملت را عاشق فوتبال کند و پله از این حرف خوشش آمده بود. ماجرا آنقدر برای امریکا مهم بود که هنری کسینجر، وزیر امور خارجه معروف امریکا خودش با او مذاکره کرد. پله حتی به دیدار رئیس‌جمهور نیکسون رفت و وقتی دید چه طرح بزرگی برای او در نظر گرفته شده به کاسموس پیوست.

How Pelé And The New York Cosmos Conquered America

او دو سال در لیگ امریکا بود و ورزشگاه‌هایی که به زحمت ۱۰۰۰ نفر در آن حضور می‌یافتند را پر از جمعیت کرد. بارها رکورد پرتماشاگرترین بازی فوتبال در امریکا را شکاند و این ورزش را در ایالات متحده محبوب کرد. ۲ دهه بعد وقتی امریکا برای اولین بار میزبان جام جهانی شد، این پله بود که نقش اصلی را در مراسم افتتاحیه به عهده داشت. او فوتبال را به امریکا برد و امریکا را به فوتبال پیوند زد. اتفاقی که به گفته خودش آنقدر در دهه ۵۰ دور از ذهن بود که اگر کسی می‌گفت مریخی‌ها به زمین حمله کردند راحت‌تر می‌شد باورش کرد تا اینکه امریکا میزبان جام جهانی شود.

حالا شاید رونالدو هم می‌خواهد با همین ایده به عربستان برود.
باشگاه النصر در پست‌ اینستاگرامی‌اش به مناسبت امضای قرارداد با کریستیانو نوشته: «این لحظه تاریخی است. این نه تنها نشانه‌ای برای انگیزه بخشیدن به اعضای تیم و باشگاه و حتی کل لیگ است؛ بلکه انگیزه‌بخش ملت و نسل‌های آینده است.»
عربستان می‌خواهد هر طوری که شده میزبانی مسابقات جام جهانی ۲۰۳۰ را برای خودش بکند و در این راه با استفاده از تجربه امریکا که پله را استخدام کرد، رونالدو را به شبه ‌جزیره آورده. البته اینکه تا چه اندازه رونالدو می‌تواند در جامعه عربستان که خودش عاشق فوتبال است تأثیرگذار باشد تردیدهایی وجود دارد.
شاید خود رونالدو چند سال بعد بهتر به ما بگوید که انتقالش به عربستان فقط به خاطر پول بود یا اندیشه‌های دیگری هم وجود داشت.

پیش‌بینی ما این است که او هرگز نمی‌تواند آن الهام‌بخشی پله در امریکا را تکرار کند ولی احتمالاً رونالدو و طرفدارانش این پیش‌بینی را قبول نداشته باشند.

اولین نفری باشید که نظر می دهد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *